ایران نمایش نو

سایتی پیرامون نمایش- سینما و دیگر هنرها

ایران نمایش نو

سایتی پیرامون نمایش- سینما و دیگر هنرها

مخمصه؛ یک پلیسی پرزحمت (سینمای داستانی - نقد و بررسی)

محمدعلی سجادی هر چه باشد، از نامش به عنوان یک کارگردان جدی و پرکار نمی‌توان گذشت؛ و به همین دلیل بود که من وقتی مخمصه در سینماها اکران شد رغبت دیدن آن را داشتم و البته پشیمان هم نشدم؛ به چند دلیل:

۱-  داستان: داستان «مخمصه» علی رغم گوشه نگاهی که به فیلم «مخمصه» اثر «مایکل مان» داشت، اما با این همه از پیرنگ خوب و درستی برخوردار بود. می‌شد آدم‌ها را تعقیب کرد. آدم‌های قصه به شخصیت تبدیل می‌شدند و در جاهایی نیز با هم پیوند به جا و درستی داشتند. افرادِ «آگاهی» نزدیکی بسیاری به آدم‌های جامعه داشتند و نیروی انتظامی یا به عبارت دیگر پلیس این فیلم از آن دست آدم‌هایی نبود که ارتباط با آن هم چون دیگر فیلم‌هایی از این دست نشدنی است؛ بلکه ملموس، زمینی و شبیه خودمان بود، به اضافه‌ی این که او پلیس بود و مثلاً من معلم. شخصیت زن فیلم هم بر عکس دیگر فیلم‌های پلیسی ایرانی روشنِ یکدست و سیاهِ یکدست هم نبود. گرچه این روزها به دلایل بسیاری به زن آن طور که باید دقیق پرداخته نمی‌شود و بیشتر باید زن‌ها را در چارچوب نجابت دید یا اگر هم عملی به خطا مرتکب می‌شوند، انگار که فریب خورده‌اند؛ و تقصیر بیشتر از آنِ دیگران یا مردهاست.

   به هر حال زن این فیلم از پیچیدگی یک زن برخورداری کامل را داشت . به نوع وابستگی و گاه استفاده‌ای که به سوء از شخصیت مرد دارد خوب پرداخته شده بود. و به موقع و در جای درست هم از چرخه‌ی فیلم بیرون رفت.

ادامه مطلب ...

آیا فقط بیضایی بیدار است؟! (سینمای داستانی - نقد و بررسی)

اصلاً دلم نمی‌خواهد که این جور فکر کنم، اما انگار فقط بیضایی است؛ که بیدار است.

بارها شنیده‌ایم که فلان کارگردان کارش به این جا کشید که فیلمش را رها شده، گذاشت و رفت و یا فلان کارگردان در بهمان فیلم به این شکل فجیع عوض شد.

ادامه مطلب ...